روحی گفت اینقدر سگ سورتمه نباش بخوای همه چی رو تو بکشی. خیلی تحلیل دقیق بود از رفتارم همیشه همه جا با همهکس. گفتم من برای برگزاری دورهمیهای بچههای مدرسه فرم گوگل طراحی میکنم. فوتش را داد بیرون. گفتم البته چند ماه است که دست کشیدم. خیلی چیزها را تازه وقتی تعریف میکنی عجیب میشوند. گفتم تازه وقتی پیشنهاد مهمانی میدهم میآیند توی پیوی میگویند بیکاری؟ چرا پیشنهاد میدی؟ تازه الان بهتر شدم. قبلا خودم را برای تولدهای خانوادگی هم میکشتم و کسی حتی یادش نبود تولد من را تبریک بگوید.
باید برای امتحان فرانسه آخر هفته درس بخوانم. از صبح هی طفره رفتم و کارهای متفرقه بیخود کردم. با اینکه آمدم کارخانه و نمیتوانم زیاد از جایم بلند شوم. باید شروع کنم فعلها را صرف کردن و نوشتن روی کاغذ. چون دیکته هم مهم است و من تمام این مدت مشقهایم را با کمک چت جیپیتی نوشتم.